https://subgate2.ir/movie/3696
تابستان گرم در بوئنوس آیرس است. جورج (58 ساله) و مابل (56 ساله) 24 ساعت گذشته را به عنوان یک زن و شوهر در منزل خود در خانه ماندند. این خانه فروخته شد و اکنون باید آنرا برچیده و همه چیزهایی را که در زندگی آنها با هم جمع کرده اند، قبل از اینکه کامیون متحرک وارد شود، تقسیم کنید. صبح امروز، جورج و مابل سعی می کنند به روش های مختلف فریب دهند، اما همه چیز بیهوده است. آنها هر دو گریه می کنند. بقیه روز، در خانه خود قفل شده اند، آنها مبلمان، غذا خوردن، دوش گرفتن، خنده، چیزهای بسته، گریه، دوباره می خندند، گربه مرده را پیدا می کنند، آن را دفن می کنند، سگ خود را بازی می کنند، مواد را پرت می کنند، و در وسط این احساسات بالا و پایین، آنها خداحافظی به یکدیگر می گویند.
بخش نظرات